🎬 قسمت پنجم: «از دل بازار تا پشت لپتاپ – اگه بخوای شروع کنی…»
وقتی به این مسیر نگاه میکنم، از یه مغازه کوچیک تو شهباز،
تا فروش اینترنتی تو کل ایران،
یه چیز همیشه پررنگه: مسیر آسون نبود. ولی ارزشش رو داشت.
آدم اول راه که هست، هزار تا سؤال تو ذهنشه:
– از کجا شروع کنم؟
– سرمایه ندارم، چی کار کنم؟
– بازار سنتی بهتره یا اینترنتی؟
– اصلاً مردم بهم اعتماد میکنن؟
اگه اینا تو ذهنته، بذار با تجربهی خودم بهت بگم:
📌 نکته ۱: از جای کوچیک نترس، ولی چشمتو بزرگ نگه دار
من با چندتا قفسه نصفه شروع کردم، ولی همیشه تو ذهنم میخواستم دیده بشم.
تو بازار، چیزی به اسم "یه شبه معروف شدن" وجود نداره. ولی کمکم با صداقت، پیگیری، و سروقت بودن، میشی انتخاب اول.
📌 نکته ۲: گاهی اعتبار، از پول جلو میزنه
بارها شده بود پول نداشتم، چک نداشتم، ولی چون قولم قول بود، بهم جنس میدادن.
تو کار، اعتماد یعنی طلا.
📌 نکته ۳: اینترنت، فقط یه ویترین نیست – یه فرصت جدیه
اگه فکر میکنی فروشگاه اینترنتی فقط یه سایت خوشگل زدنه، اشتباه میکنی.
این یه راهه برای اینکه آدمهایی که تو شهر تو نیستن، تو رو بشناسن.
برای اینکه تجربهت محدود به یه محل نباشه.
📌 نکته ۴: حتماً یاد بگیر، ولی حتماً عمل کن
من وقتی سایت راه انداختم، تخصص دیجیتال مارکتینگ نداشتم، ولی یاد گرفتم.
اشتباه کردم، عیب نداره.
ولی وایسادن و کاری نکردن، همون جاییه که خیلیا عقب میمونن.
📌 نکته ۵: شاید یه اسم کافی نباشه – ولی اصالت همیشه لازمه
"ایرانیان" یه اسم محلی بود، "روزنامه دیواری" یه برند اینترنتی.
اما اون چیزی که مشتریا رو نگه داشت، اسم نبود…
رفتار، کیفیت، و پشتکار بود.
و حالا...
اگه حتی یه نفر با خوندن این داستان، یه قدم به شروع کسبوکار خودش نزدیکتر بشه،
من به هدفم رسیدم.
📎 دوست داری از سنتی بیای سمت اینترنتی؟ این مقاله رو بخون:
[از فروش حضوری تا برند آنلاین – راهنمای شروع از صفر]
📎 یا ببین تو سایت روزنامه دیواری چی برات آماده کردیم:
[🔗 ورود به سایت روزنامه دیواری]
دیدگاه خود را بنویسید